۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

عمر دیوانه دیری نپاید

عمر دیوانه دیری نپاید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

سکوت بد صدا

سکوت بد صدا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

حال من شهری است در میان رگبار

حال من شهری است در میان رگبار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

بنویس از رنج فتاده به دایره ای

بنویس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

پیچک

گل پیچک باش و برو

نفشی باش و بدم

نرگسی کن هر روز

مثل هر بار کم کم

مشو نومید چون برف

مشو لرزان چون باد

بمانَد اندرین برکه

همچنان این فریاد

هر کجا می خندم

مثل یک ایوانم

باد سردی در من

گرمی ات خواهانم

بازی تنهایی نیاید برما

من و این ناچاری نیاید هر جا

اگر هم تنهایم خودم هم میدانم

که من و تنهایی دچاریم حالا

من و این واداری به محالم کرده

نمی دانم که کی به رهایم کرده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

همهمه

باد که می پیچد

آب که می بارد

سرو که میخندد

ابر که می پاشد

وهم که می باشد

ترس که می تابد

مه تاب چو مه تابد

یک قاب اگر خواهد

من نیز به آن باید

چون سفر که بر آرد

یک همهمه گر خواهد

پیدا شود ار باید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

دیگران

آن زخم خوب میشود که دیگران ببندندش

وان دلی آرام گیرد که دیگران نخندندش

این وهم چنین شد ایجاد که دیگران ببافندش

هوا آن زمان می بارد که دیگران بخوانندش

وان موج چنین خواید که دیگران شمارندش

وان شیر چنین کوبد زان دیگران بترسندش

زان جاده چنین خواهی؟ تا دیگران روندندش

از دیگران چه خواهی تو که دیگران یار ندانندش


صالحی زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

می چرخد

باز هم جای من و تو می چرخد

دوستی و تنفر میدام میچرخد

خواهش است یا طعنه میان حرفت

جای دلدار و افسار مدام می چرخد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

بی تو

با تو و سر در گریبانم 

چه سخت است بی تو ویرانم

بیا و بگیر دست دلم را

که ز هجران تو غم بارانم

گر تو نباشی چهانم را 

به کجا با دیگران توان رانم

دانی چه سختی بی تو با من است

چه سرد است هوا در ایوانم

اگر با تو باشم و باز آیم

همگان بینند چه خرامانم

حرف دلم را با که باز گویم

همگان گویند که من دیوانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده

غرق در بهار

بعد از پاییز زمستان است 

و عمری نشسته بودم به انتظار آخر پاییز

آنقدر غرق در بهار بودم که از یادم رفت

به بهار هم اعتمادی نیست



صالحی زاده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سینا صالحی زاده